بازاریابی محتوا چیست؟ اهمیت بازاریابی محتوا بر سئو وب سایت
مردم دیگر از تکنیکهای بازاریابی سنتی خسته شده و اغلب، با چشم پوشی از بنرها و داد و بیدادهای تبلیغاتی، تبدیل به افراد ماهری در کسب اطلاعات شدهاند. به همین دلیل امروزه کسب و کارهای آنلاین نیازمند ارائهی چیزی فراتر از یک سری شعار تبلیغاتی هستند، چیزی که ارزش جدیدی در زندگی آنها ایجاد کند، ما نام این نوع بازاریابی را بازاریابی محتوایی میگذاریم.
مهم نیست که چه نوع کسب و کاری روی وب دارید، یک شرکت بزرگ نرمافزاری هستید و یا وب سایت یک رستوران غذای ایتالیایی را مدیریت میکنید، همه کسانی که با کسب و کار شما ارتباط دارند به دنبال گرفتن یک حس خوب از برند شما هستند تا در نهایت زندگی بهتری داشته باشند.
جادوی ایجاد چنین حسی در بازاریابی محتوا است.
هر کسب و کار آنلاینی، بسته به نوع خود باید دلایل مناسبی را به خوانندگانش بدهد که دوباره به آن سر بزنند و یا اینکه آن را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند. این دلیل می تواند یک محتوای آموزشی، یک مطلب طنز، یک تحلیل دقیق و یا هر محتوای دیگری باشد که قادر است گفتگو ایجاد کند.
بازاریابی محتوایی چیست؟
بازاریابی محتوایی با اطلاعات سروکار دارد.
این نوع از بازاریابیِ کسبوکار یا برند میکوشد تا با بهاشتراکگذاری محتوای آموزشی، سرگرمکننده یا آگاهیبخش، به خوانندگان کمک کوچکی کند. نتیجه این کار میتواند در قالب تغییر رفتار مخاطبان و یا آنگونه که بازاریابان مایلند، به شکل تصمیمگیری برای خرید خود را نشان دهد. در حقیقت در این نوع بازاریابی، مردم را به خرید مجبور نمیکنیم؛ بلکه به آنها کمک میکنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند و شاید بهترین تصمیم آنها در این میان، خریداری از ما باشد.
به تعریفی که «مؤسسهی بازاریابی محتوایی» (Content Marketing Institute) ارائه داده است، توجه کنید:
«هدف بازاریابی محتوایی، جذب و نگهداری مشتریان بهوسیلهی تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند و مناسب به نیتِ تغییر یا تقویت رفتار مشتری است. این نوع بازاریابی، فرایندی مستمر است که در راهبرد کلی بازاریابی شما به بهترین نحو جای میگیرد و بر مالکیت رسانه متمرکز است نه اجارهی آن.»
در سال ۲۰۱۶، تعداد اندکی از کسبوکارها به نیروی معجزهآسای بازاریابی محتوایی تردید داشتند؛ اما واقعیت آن است که تنها معدودی از شرکتها از این نوع بازاریابی، با مهارت و تخصصی که واقعا نیازمند آن است، بهره میگیرند.
این راهنما، به شما نشان خواهد داد که چگونه میتوانید برند خود را پیروزمندانه تبلیغ و ترویج کنید و مشتریان باکیفیتتری دریافت کنید و روابط میان خود و مشتری را از طریق بازاریابی محتوایی ارتقا دهید.
فسلفه بازاریابی محتوایی چیست؟
پس از اینکه پاسخ پرسش « بازاریابی محتوایی چیست ؟» را دریافتید، باید بپرسید چرا باید از این نوع بازاریابی بهره گرفت ؟
بازدهی سرمایه برای بازاریابی محتوایی میتواند بسیار شگفتانگیز باشد. این بازگشت سرمایه شما را قادر میسازد تا محتوایی تکمیلی برای بازاریابی در شبکههای اجتماعی فراهم کنید و با تولید محتوای مطلوب روی وبسایت، به رتبهی خوبی در موتورهای جستوجو دست یابید و سئوی خود را تقویت کنید.
در واقع، بسیاری از شرکتها باید حجم عظیمی از تلاشهای سئوی خود را بر بازاریابی محتوایی متمرکز کنند.
مزایای بازاریابی محتوایی برای سئو چیست؟
شما برای بهبود سئو، کارهای زیادی میتوانید انجام دهید، اما برای افزایش قدرت سئوی وبسایت شما، هیچچیز بهتر از بازاریابی محتوایی نیست و کاملا هم درست است. محتوا، به بیان ساده، یعنی اطلاعات.
هدف گوگل این است که متناسبترین و با کیفیتترین اطلاعات را با جستوجوهای کاربران تطبیق دهد. اما اگر محتوایی با چنین ویژگیهایی تولید و توزیع نکنید، شانسی برای رتبهیابی نخواهید داشت و از چشم کاربران دور خواهید ماند.
نیل پاتل (Neil Patel)، ارتباط میان بازاریابی محتوایی و سئو را چنین توضیح میدهد:
«سئو نیازمند محتواست. بازاریابی محتوایی هم یعنی محتوا. سئو بدون محتوا معنی ندارد. شما نیازمند واژگان، نوشتارها، مطالب و کلیدواژهها هستید. میدانم که خیلی کلیشهای شده است، اما باید بگویم: محتوا، سلطان است (Content Is King).»
شما در موتورهای جستوجو، به خاطر واژگان مشخصی که در محتوای نوشتاری خود دارید، رتبه کسب میکنید. محتوای بیشتر به معنی کلمات کلیدی بیشتر است؛ بدینترتیب، فرصت بیشتری برای رتبهیابی در گوکل پیدا میکنید. از این روست که برای بازاریابی محتوایی موفق، پژوهشِ کلیدواژهها از اهمیت اساسی برخوردار است.
دیگر عامل مهم در بهبود سئو، دریافت لینک است. هنگامی که وبسایتهای دیگر به سایت شما لینک میدهند، گوگل شما را به عنوان منبعی معتبر به شمار آورده و در نتیجه آن را در رتبهبندی لحاظ میکند. بهترین راه دریافت بکلینک که در مطلب تولید محتوای عالی که مردم را سرگرم کرده و به آنها آموزش میدهد و در نتیجه، آنها هم این مطالب را به اشتراک گذاشته و به آن لینک میدهند.
دیگر اینکه، گوگل وبسایتها و منابعی را ترجیح میدهد که پیوسته بهروزرسانی میشوند. ازاین رو، وقتی به شکلی مرتب محتوا منتشر کنید، وبسایت شما رتبه بالاتری کسب خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر از تولید محتوا دست بکشید، گوگل چنین میپندارد که وبسایت شما تعطیل و غیرفعال است و از این رو، رتبهی شما را کاهش میدهد تا از دسترسی مردم به محتوای دستِ چندم جلوگیری کند.
بازاریابی محتوایی خدمات مشتری را بهبود میبخشد
اگر بر این باورید که تولید محتوا صرفا راهی برای جذب مشتریان آینده است، کاملا در اشتباه هستید. یک استراتژی بازاریابی محتوایی خوب شامل منابعی برای مشتریان موجود نیز میشود؛ از جمله:
- مطالب آموزشی: این مطالب با نمایش محصولات و خدمات شما، به خوانندگان کمک میکنند تا بیشترین اطلاعات را در مورد آنها کسب کنند.
- پرسشهای متداول: پرسشهای متداول، موضوعات محتوایی خوبی هستند؛ چرا که میتوانید زمان مناسبی را برای پاسخگویی دقیق به پرسشهای متداول صرف کنید و وقتی مشتری از شما پرسشی در این باره میپرسد، آن محتوا را برای او ارسال کنید. افزون بر این پرسشهای متداول، ترافیک ارگانیک بالایی نیز برای سایت شما به ارمغان میآورند.
- بهروزرسانیهای انجمن: بهاشتراکگذاری مطالب آموزشی یا صرفا اطلاعرسانی به مشتریان/مصرفکنندگان، حسی از یک انجمن و اجتماع را القا میکند و همزمان، برند شما را نیز به شیوهای اصیل تبلیغ مینماید.
۳ راه برای کشف ایدههای محتوایی
یک بوم سفید نقاشی حتی حرفهایترین نقاش را هم مضطرب میکند. گاهی نمیدانید دربارهی چه چیزی بنویسید. خوشبختانه چندین راه وجود دارد که بیآنکه بر خلاقیت خود تکیه کنید، میتوانید ایدههایی را شناسایی کنید.
۱. تحقیق کلمهی کلیدی مناسب
تحقیق کلمهی کلیدی برای شناسایی ایدههای محتوایی عالی است؛ اما انتخاب کلمات کلیدی با رتبهی بالا، شما را به جایی نخواهد رساند حتی اگر آنها را بهخوبی در متن محتوا بگنجانید. باید بدانید که بر سر اینگونه کلمات کلیدی، رقابتی تنگاتنگ وجود دارد که وقت شما را هدر میدهد، مگر اینکه شرکتی مانند اپل یا نایکی باشید. در عوض، آنچه باید هدف بگیرید، انتخاب عبارات کلیدی طولانی است. اینگونه عبارات کلیدی، از سه یا چهار کلمه تشکیل شده و کاملا به کسبوکار تخصصی شما مرتبط هستند.
ابزار کلمات کلیدی گوگل به شما کمک میکنند تا با جستوجوی یک کلمهی کلیدی، علایق جالبی را کشف کنید. برای نمونه، میتوانید با بهرهگیری از ابزار کلمهی کلیدی، واژگانی را بیابید که عموما برای یافتن محتوای سایت شما جستوجو میشوند.
مطالب مرتبط: معرفی سایت های جمع آوری کلمات کلیدی
اگر وبلاگی در مورد کنسول بازیهای ویدیویی دارید، کلمات کلیدی مانند PS4 یا XBOX ONE را آنجا پیدا میکنید. اما شاید تعجب کنید وقتی ببینید کلمات کلیدی دیگری نیز مانند «اپلیکیشنهای آیفون برای دویدن» هم ممکن است مکررا برای یافتن محتوای شما به کار روند. این بدین معناست که باید محتوایی تولید کنید که مناسب این کلمات کلیدیِ تازهکشفشده باشند! اما در هر حال، شما باید این کلمات را با برند خود هماهنگ نگه دارید. پس، چشماندازی برای خود برگزینید و همراه با آن حرکت کنید.
۲. فروش و حمایت از مشتری
اعضای تیم فروش که به طور مرتب با مشتریانِ بالقوه و مشتریان کنونی شما در ارتباط هستند، منبعی عالی برای ایدههای وبلاگ به شمار میروند. هفتهای یکبار، تیم خود را جمع کنید و از آنها بپرسید:
- مطلب یا پرسش جدیدی در کامنتها وجود دارد یا نه؟
- سرنخهای فروش و مشتریان با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
- آیا کسی میخواهد یا میتواند نقد یا مطالعهی موردی مثبتی ارائه کند؟
از سوی دیگر، با ایجاد یک صفحه گستردهی دیجیتالی میتوانید از اعضای تیمتان بخواهید که پرسشها یا ایدههای محتوایی خود را در آن مطرح کنند. این کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما وقتی به فرهنگسازی محتوایی در شرکت خود ادامه دهید، درمییابید که کارمندان فروش و پشتیبانی شما میتوانند مطالب خوبی برای وبلاگ شما تدارک ببینند.
۳. بررسی دادههای تاریخی
کسانی که از گوگل آنالیتیکس کمک میگیرند، قادر خواهند بود تا دادههای تاریخی محتوای خود را بهسرعت و سهولت به دست آورند و بهدقت بررسی کنند که چه موضوعات محتوایی، از همه موفقتر بودهاند. برای نمونه، چنین دادههایی میتوانند کمککننده باشند:
- زمان ماندن در صفحه
- کامنتها
- شمار بازدیدها از صفحات
- نرخ پرش یا Bounce rate
این مقیاسها تصویری روشن از نحوهی عملکرد یک پست وبلاگی خاص یا یک موضوع کلی ارائه میکنند.
هرچند وقت یکبار باید وبلاگنویسی کنید؟
پاسخ این پرسش خیلی کوتاه است؛ تا جایی که میتوانید وبلاگ بنویسید. فرقی هم نمیکند که هفتهای سهبار مینویسید یا دو بار در روز. در کل، هرچه بیشتر بنویسید، نتایج مثبت را سریعتر خواهید دید.
آیا باید تولید محتوا را برونسپاری کرد و به آژانسهای تولید محتوا سپرد؟
برونسپاری تولید محتوا در واقع مشابه برونسپاری بازاریابی است. اگرچه این موضوع هم ممکن است مزایایی برای شما به همراه داشته باشد ولی ایدهآل آنست که از فریلنسرها و آژانسهای تولید محتوا مشورت بگیرید ولی کار بازاریابی محتوا را خودتان انجام دهید. کار بازاریابی محتوا نباید برونسپاری شود چرا که بازاریابی محتوا و سئو دو مفهومی هستند که به هم گره خوردهاند. اما گاهاً در مواردی پیش میآید که برونسپاری بخشی از فرآیند بازاریابی محتوایی میتواند مفید واقع شود.
چالش تولید محتوا و بازیافت محتوای موجود
بنابر گفتهی مؤسسهی بازاریابی محتوایی، ۶۴ درصد بازاریابان محتوایی B2B گزارش دادهاند که با چالش تولید محتوای کافی روبهرو هستند؛ راهکار مقابله با این چالش به نظر ما در این است که محتوای موجود را بازیافت کنیم.
بازیافت محتوای موجود، سادهترین و بهصرفهترین راه برای افزایش تولید محتواست بدون اینکه بخواهید کیفیت را فدای کمیت کنید. شما میتوانید با یافتن راهی برای بهرهبرداری مجدد از محتوای موجود، به خلق منابع جدید و الهامبخش اقدام کنید.
۱. کتابهای الکترونیکی یا مقالات طولانیتان را تقسیم کنید.
برای اینکه از کتابهای الکترونیکی خود بیشترین بهره را ببرید، آنها را به پستهای وبلاگی مجزا با ارزشی برابر تقسیم کنید. تقسیم کردن پیشنهادهای بلندمدت، یک تکنیک بازاریابی است که اکثرا آن را به کار نمیبرند؛ شما با بهکارگیری این تکنیک، میتوانید بهسادگی با تغییر رسانه به ارزشآفرینی ادامه دهید.
کتابهای الکترونیکی، ممکن است برای برخی از مخاطبان پرحجم به نظر برسد، اما هضم پستهای وبلاگی که جنبهای خاص از یک مشکل کلی را بررسی میکنند، میتواند برای اکثر مخاطبان راحتتر باشد.
در اینجا نیز مانند هر تقسیمبندی دیگری، بسته به مجرایی که قصد انتشار محتوا را در آن دارید، به اندکی بازسازی قالب نیاز خواهید داشت.
۲. برای مقالات وبلاگ خود آرشیو درست کنید.
فعلا از کلافه کردن مغز خود برای یافتن ایدههای جدید دست بردارید و لطفی در حق خودتان بکنید: وبلاگ خود را آرشیو کنید.
احتمالا شمار زیادی کتاب الکترونیکی در اختیار دارید که میخواهید آنها را به شکلی تازه به رایگان منتشر کنید. اما پیش از اینکه مقالات موجود خود را غربال کنید، آنالیتیکس وبلاگ را بررسی کنید تا ببینید آیا پستهای خاصی بودهاند که بیشترین بازدید یا بهاشتراکگذاری را به همراه داشتهاند.
هدف این است که نه تنها مقالهای را که عملکرد خوب داشته کشف کنید، بلکه چندین مقاله را نیز که با موضوع آن مقاله همپوشانی دارند، پیدا کنید. اگر بتوانید به ازای هر موضوع، ۳ تا ۵ مقاله جمع کنید، بیش از نصف راه را پیمودهاید.
با اینکه میتوانید مقالات را به شکل اصلیشان به کار ببرید، اما چنددقیقه صبر کنید و آنها را بازبینی و بازسازی کنید. مثلا آمار و ارقامی جدید به آن بیفزایید، عنوان را تغییر دهید و یا چند جمله را که گمان میکنید سر و شکل بهتری به مقاله میدهند، پس و پیش کنید.
در هر رویکردی که به کار میگیرید، حتما برای سهولت خوانشِ مجموعهی از مقالات، به پیوستگی کاربردی میان آنها توجه کنید. با این کار، گسست طبیعیِ موجود میان مقالات را از بین میبرید و از پیوستگی همهی مقالات با هم اطمینان خواهید یافت.
همچنین، شما میتوانید چندین نمودار، تصویر و آرایهی گرافیکی هم به مقاله بیفزایید؛ با این تغییرات، در پایان خواهید دید که یک کتاب الکترونیکی جدید برای بهاشتراکگذاری با خریداران خواهید داشت!
۳. محتوایی همیشهسبز توسعه دهید.
محتوای همیشهسبز کنایه از محتوایی ماندگار و همیشگی است که تاریخ مصرف ندارد (شاید مثل این مطلب).
محتوای همیشهسبز، اطلاعاتی با کیفیت بالا و ماندگار به اشتراک میگذارد. بر خلاف محتوایی که تاریخ مصرف و انقضا دارد، محتوای ماندگار نه تنها برای کسبوکارتان، ارزش بلندمدت به ارمغان میآورد، بلکه این ظرفیت را نیز دارد که نیازهای مشتریانتان را در طول زمان برآورده کند.
در دنیای آرمانی، هر آنچه تولید میشود ماندگار خواهد بود؛ اما دنیای ما اینگونه نیست. بنابراین، اگر از تهیه و انتشار گزارش در مورد موضوعات داغ و گرایشهای روزِ صنعت به خاطر نگرانی از انقضای تاریخ مصرفشان پرهیز کنید، به مزیت رقابتی کسبوکار خود لطمه خواهید زد. باید بدانید که دنیای کسبوکار روزانه تغییر میکند، از این رو، درک مزیت محتوای ماندگار و تقویت ارزش آن با یافتن راهکارهای خلاقانه، یک اصل کلیدی در بازاریابی محتوایی است.
به جای اینکه از این نکتهی کوچک بازاریابی بهسادگی بگذرید، آن را در بهروزرسانیهای شبکههای اجتماعی، لینکهای وبلاگ، کتابهای الکترونیک، وبینارها و پرسشهای تکراری در نظر بگیرید.
انتشار و بازیافت محتوای ماندگار این امکان را برای کسبوکار شما فراهم میکند تا رهبری صنعت را به دست بگیرید و سطح رضایت مشتریانتان را افزایش دهید.
۴. مخاطبان جدیدی را هدف بگیرید.
تعداد شخصیتهای خریدارتان، نه تنها بازتابی از کسبوکار شماست، بلکه محصول یا خدمات متمایز شما را هم نشان میدهد. درحالیکه برخی کسبوکارها تنها یک شخصیت خریدار را شناسایی میکنند، سایرکسبوکارها به دنبال هدفگیری ۳ یا ۴ شخصیت خریدار هستند.
برای آنهایی که به دنبال جذبِ بیش از یک شخصیت خریدارند، تولید محتوایی که همهی شخصیتهای خریدار را هدف قرار دهد، بسیار دشوار است؛ چرا که برخی از تولیدات محتواییتان ممکن است با تعدادی از شخصیتهای خریدار شما ارتباط برقرار کند اما چندان خوشایند بقیه نباشد. اینجاست که باید در اندیشهی بازیافت محتوا باشید. مثلا ممکن است پیشتر یک کتاب الکترونیکی را منتشر کرده باشید که اکثر مخاطبان را جذب کرده باشد، اما چه بسا این رویکرد در بلندمدت همه را راضی نکند. بنابراین، به جای اینکه بخشی از مخاطبانِ هدف خود را رها کنید، محتوا را به شکلی بازیافت کنید که مناسب مشتریانی باشد که پیشتر از اصل محتوا استقبال نکردهاند.
اجازه ندهید مشتریانتان عقب بیفتند؛ یادتان باشد که تنها با رسیدن به پتانسیل کامل مخاطبانتان، میتوانید به بازگشت سرمایهی بالاتری دست پیدا کنید.
تبلیغ محتوای تولیدشده در شبکههای اجتماعی
تولید محتوا مهم است، اما اینکه بتوانید پیام خود را به خریداران برسانید، موضوع دیگری است. بهترین راه برای تبلیغ و ترویج محتوای شما بهرهگیری از رسانههای اجتماعی است.
کارشناسان بازاریابی محتوایی در شرکت Moz توصیههای زیر را بیان کردهاند:
۱. کانال درست را انتخاب کنید.
برخی از محتواها برای اینستاگرام مناسب هستند و برخی دیگر برای توییتر و برخی هم برای هر دو. شما باید مخاطب خود را به اندازهای بشناسید که بدانید دوست دارد چه چیز را در کجا ببیند. اگر هنوز چنین شناختی ندارید، به آزمون و تجربه بپردازید تا چنین شناختی را از مخاطبان خود کسب کنید.
۲. در زمانهای مناسب پست بگذارید.
اینستاگرام، توییتر و لینکدین در نسخه بیزینس خود آمارهایی به شما ارائه میدهند. از این اطلاعات میتوانید به خوبی درباره زمان مناسب گذاشتن پست کسب تجربه کنید.
۳. از هشتگ استفاده کنید.
با اینکه بهرهگیری افراطی از هشتگها خوب نیست، اما خود هشتگها راه خوبی برای جلب مخاطبان جدید هستند. بررسی کنید تا ببینید کدام هشتگها برای صنعت و کسبوکارتان مناسبترند (اما در هر بار بیش از دو هشتگ به کار نبرید).
چطور افراد بیشتری را به اشتراکگذاری محتوای خود ترغیب کنید
وادار ساختن مردم به اشتراکگذاری محتوا در شبکههای اجتماعی دشوار است. در واقع، حتی شرکتهای صاحبنامی همچون کوکاکولا نیز بخش عظیمی از بودجهی بازاریابی خود را برای خلق راهبردهای درگیری در شبکههای اجتماعی صرف میکنند.
بازاریابی رسانههای اجتماعی مفهومی مبهم و گیجکننده است؛ اما یک موضوع را فراموش نکنید که هدف اصلی شما باید همواره درگیر کردن مخاطب با محتوا باشد. هرچه شمار هواداران و کاربران شبکههای اجتماعی که با محتوای شما تعامل برقرار میکنند افزایش یابد، بازاریابی شبکههای اجتماعی هم بازدهی کلانتری خواهد داشت.
۱. اتخاذ رویکردی راهبردی در مورد پلاگینهای اجتماعی
در محیط اینترنتی امروزه، برخورداری از آیکنهایِ بهاشتراکگذاری محتوا در شبکههای اجتماعی برای قابلیت بازاریابی وبسایت شما یک ضرورت است. بازاریابان در آسان کردن فرایندها برای خوانندگانِ آنلاین مهارت بسیار خوبی پیدا کردهاند؛ به بیان دیگر، شما اگر خواهان رقابت هستید، باید راحتی خوانندگان را در نظر بگیرید.
شما باید گزینههای بهاشتراکگذاری را در بالا و پایین محتوای خود قرار دهید تا قابلیت دیدهشدنِ آنها را افزایش دهید و دسترسی خوانندگان را به محتوا در هر کجای صفحه که هستند، بالا ببرید. اگر وبلاگ شرکت شما در وردپرس کار میکند، میتوانید پلاگینهای شناساییِ خودکار را بسته به پلتفرمهایی که کاربران هنگام بازدید از محتوای شما در آن قرار دارند، اجرا کنید و آنها را به اشتراکگذاری محتوا در شبکههای اجتماعی یا دریافت اشتراک محتوای خود وادار کنید.
۲. اشتراکگذاری محتوای حساس به زمان
پستهای شبکههای اجتماعی شما از پستگذاری حساس به زمان سود میبرند. پژوهشی که از سوی Buddy Media انجام شده، نشان میدهد که برندهایی که خارج از ساعات کاری محتوا پست کردهاند، ۲۰ درصد افزایش نرخ درگیری داشتهاند. زمان اوج درگیری برندها هم یکسان نیست. با این حال، شما میتوانید با اجرای آزمون A/B در تلاشهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میدهید، دقیقاً تعیین کنید که چه زمانی هواداران یا فالورهایتان بالاترین نرخ پاسخدهی را به مطالبتان دارند. با این کار میتوانید در موردنیازهای مخاطبانِ هدف خود در داخل پلتفرم مورد نظر به اجماع برسید.
۳. سنجش اثربخشی محتوای اشتراکگذاریشده
ملاحظهی دیگر نوع محتوا و نیز نحوهی بهاشتراکگذاری آن است. برای نمونه، پست کردن بهروزرسانی یک وبلاگ در فیسبوک میتواند یکی از دو نتیجهی زیر را در پی داشته باشد:
۱. یا بیاثر خواهد بود و دیده نخواهد شد.
۲. یا واقعا فرصتی ناب برای مشارکت هواداران شما فراهم میکند.
نگرش ما به آنچه به اشتراک میگذاریم و واکنشهای ناشی از آن صرفا نباید در فضای داخلی شرکت ابراز شود. صرف اینکه در مورد بهاشتراکگذاری محتوا هیجانزده باشیم، کافی نیست؛ باید این هیجان را در محتوای خود ابراز کنیم.
هنگام بهروزرسانی وضعیت صفحهی هوادارانتان، پست کردن لینکی با عنوان «بهروزرسانی وبلاگ» بسیار بیهوده و نامؤثر است. به جای این کار، با یک ویژگی متمایز و منحصربهفرد، مخاطب را به کنشگری برانگیزانید و با بهرهگیری از تبلیغات اجتماعی، اشتیاق و علاقه در او ایجاد کنید.
برای نمونه، فرض کنیم شما مقالهای در مورد راهبردهای تولید سرنخ فروش نوشتهاید. برای پست کردن لینک این مقاله، باید وضعیت خود را بهروزرسانی کنید و چیزی در مورد خود لینک بگویید. آنگاه نوشتار وضعیت شما این خواهد بود: «سرنخهای بیشتر یعنی فروش بیشتر. مروری بر موفقترین راهبردهای تولید سرنخ ۲۰۱۱٫ با ما همراه باشید و با ایدههای قدرتمند در عمل آشنا شوید.»
۴. مشوقهایی برای درگیرسازی
فیسبوک، توییتر و یوتوب ویژگیهای مشترکی دارند که اساسا اثربخشی بازاریابی محتوایی شما را چندبرابر میکنند. یک کاربر، محتوایی را با کاربر دیگر به اشتراک میگذارد و این چرخه ادامه مییابد. برای اینکه بتوانید به این شکلِ تصاعدی دیده شوید، باید طی پویش یا دورهای معین تا جایی که میتوانید جنبوجوش داشته باشید. برای این کار، هیچ روشی بهتر از فراهم کردن مشوقی برای برانگیختن کنش از سوی مخاطب نیست. در زیر نمونههایی ارائه میکنیم که میتوانید از آنها در پستهای خود بهره بگیرید:
- مسابقهها
- شرطبندیها
- جوایز
- هدایای رایگان
- قرعهکشی ها
یا هر چیز دیگری که به ذهنتان میرسد.
انگیزشِ شخصیتهای خریدار باعث افزایش درگیری آنها میشود و کسبوکار شما را در موقعیت بهتری برای دیدهشدن قرار میدهد.
جمعبندی
پس از همهی مطالبی که گفته شد، اکنون دیگر نسبت به ضرورت و اهمیت بازاریابی محتوایی کوچکترین تردیدی به دل ندارید. تنها چیزی که باید رعایت کنید این است که بر اصول بازاریابی محتوایی مسلط شوید. میتوانید هر گاه که نیاز داشتید به همین راهنما مراجعه کنید.
اساسا بازاریابی محتوایی را میتوان با انجام کارهای زیر به طور موفقیتآمیزی اجرا کرد:
- تدوین راهبردی همراه با تیمتان برای سنجش جایگاه بازاریابی محتوایی در کلیت فعالیتهای بازاریابی شرکتتان
- شناسایی شخصیتهای خریدار یا مخاطبان هدف
- تعیین نوع محتوایی که برای بازار شما بهترین کارکرد را دارد و تولید محتوای باکیفیت به طور پیوسته
- ترویج محتوا از طریق شبکههای اجتماعی
- بهرهگیری از بازاریابی محتوایی در تمام مراحل چرخهی خرید
- یافتن راههایی برای درگیر کردن مشتریان در بازاریابی محتوایی با بهرهگیری از محتوای تولیدشده توسط خودشان
- سنجیدن، آزمودن ، بهبود بخشیدن و تکرار کردن
منبع: www.yektanet.com